به بخش مقالات انجمن فیزیک خوش آمدید

فرمول سیاه‌چاله‌ هاوکینگ احتمالاً اثبات شد

نویسنده: Leah Crane ترجمه و توضیح: علی شاکر
50 سال پیش، استیون هاوکینگ، فیزیکدان مشهور، معادله‌ای نوشت که پیش‌بینی می‌کند سیاه‌چاله دارای آنتروپی است. آنتروپی ویژگی‌ای است که معمولاً با به‌هم‌ریختگیِ بی‌نظم اتم‌ها و مولکول‌ها در مواد مرتبط است.
 با این حال، استدلال‌ها برای آنتروپی سیاه‌چاله غیرمستقیم بوده‌اند و هیچ‌کس، حداقل برای سیاه‌چاله‌های واقعی، نتوانسته است این معادله‌ی مشهور را از تعریف بنیادیِ آنتروپی استخراج کند. اکنون، یک گروه از نظریه‌پردازان ادعا می‌کنند که به این مهم دست یافته‌اند، هرچند برخی از متخصصان بدبین هستند.
این کار که در مقاله‌ای در حال چاپ در(
این کار که در مقاله‌ای در حال چاپ در(https://arxiv.org/abs/2212.08623( Physical Review Letters گزارش شده است، مشکلی را حل می‌کند که برخی از نظریه‌پردازان برای چند دهه روی آن کار کرده‌اند.
دون مارولف، نظریه‌پرداز گرانشی در دانشگاه کالیفرنیا، سانتا باربارا که البته در این تحقیق مشارکت نداشته است، می‌گوید: «انجام این کار خوب است. این به ما نشان می‌دهد که چگونه باید پیش برویم، این عالی است.»
دون مارولف، نظریه‌پرداز گرانشی در دانشگاه کالیفرنیا، سانتا باربارا که البته در این تحقیق مشارکت نداشته است، می‌گوید: «انجام این کار خوب است. این به ما نشان می‌دهد که چگونه باید پیش برویم، این عالی است.» 
توضیح: آنتروپی، معیاری برای بی‌نظمی و آشفتگی در یک سیستم است. هر چه تعداد حالت‌های ممکن برای یک سیستم بیشتر باشد، آنتروپی آن سیستم بیشتر است. آنتروپی یکی از لغزنده‌ترین مفاهیم در ترمودینامیک است. چرا نمک باعث آب شدن یخ روی پیاده‌رو می‌شود؟
 نمک انرژی‌ای به یخ برای گرم شدن اضافه نمی‌کند. بلکه به سادگی، روش‌های بسیار بیشتری برای چینش اتم‌ها و مولکول‌ها وجود دارد که منجر به تشکیل گودالی از آب شور می‌شود تا این‌که این دو ماده در بلورهای جداگانه‌ی خود باقی بمانند.
 این بدان معناست که گودال آب شور آنتروپی بیشتری نسبت به بلورها دارد و سیستم به سمت حالت کلان‌مقیاسی با بیشترین آنتروپی پیشرفت می‌کند.
با این حال، یک سیاه‌چاله یک شیء مادی نیست
با این حال، یک سیاه‌چاله یک شیء مادی نیست بلکه میدان گرانشی است که پس از فروپاشی یک ستاره‌ی عظیم باقی می‌ماند. در فاصله‌ی مشخصی از آن نقطه، گرانش آن‌قدر قوی می‌شود که حتی نور هم نمی‌تواند فرار کند. 
افق رویداد مثل لبه‌ی یک آبشار است. هر چیزی که از لبه‌ی آبشار عبور کند، می‌افتد پایین و دیگر نمی‌تواند به بالا برگردد.
این فاصله، افق رویداد کروی سیاه‌چاله را تعریف می‌کند. در اواسط دهه‌ی ۱۹۷۰، هاوکینگ و نظریه‌پرداز دیگری به نام جیکوب بکنشتاین به‌طور مستقل استدلال کردند که یک سیاه‌چاله باید دارای آنتروپی‌ِ متناسب با مساحت افق رویداد خود باشد.
آن زمان بکنشتاین داشت درباره‌ی چگونگی بزرگ‌تر شدن یک سیاه‌چاله با سقوط جرم به درون خودش، فکر می‌کرد که به این نتیجه رسید.
آن زمان بکنشتاین داشت درباره‌ی چگونگی بزرگ‌تر شدن یک سیاه‌چاله با سقوط جرم به درون خودش، فکر می‌کرد که به این نتیجه رسید.
 اما روش اساسی‌تری برای تعریف آنتروپی وجود دارد.
در دهه‌ی
در دهه‌ی ۱۸۷۰، لودویگ بولتزمن متوجه شد که برای گازی با ویژگی‌های کلان‌مقیاسیِ ثابت مانند دما، فشار و حجم، مولکول‌های درون آن می‌توانند در هر یک از تعداد بسیار زیادی از چینش‌های موقعیت و سرعت، یا میکرو-حالت‌ها، باشند. او استنتاج کرد که آنتروپی اساساً تعداد چنین میکرو-حالت‌هایی است که با همان متغیرهای کلان‌مقیاسی سازگار هستند.
برای مطالعه کامل اینجا را کلیک کنید.



پیوندها

لینک های مفید وب


Designed By: shabakeye IT

طراحی و پیاده سازی توسط طرای سایت پردازش پیشرو

کلیه ی حقوق این سایت متعلق به انجمن معلمان فیزیک فارس می باشد،هر گونه کپی برداری از مطالب این سایت با ذکر منبع امکان پذیر می باشد

سال 99 سال رشد اقتصادی در ایران اسلامی