به بخش مقالات انجمن فیزیک خوش آمدید
ذرات بنیادی بزبان ساده
جهان از میلیاردها کهکشان ساخته شده است؛ اما پشت این عظمت،
ذراتی پنهان شدهاند که کوچکترین اجزای سازندهی هستی را تشکیل میدهند.
تا به حال از خودتان پرسیدهاید که جهان، با همهی عظمت و
پیچیدگیاش، از چه چیزی ساخته شده است؟ اگر سنگی را خرد کنیم و بعد دوباره تکههایش
را خرد کنیم و این کار را آنقدر ادامه بدهیم تا دیگر چیزی برای خرد شدن باقی
نماند، به چه چیزی میرسیم؟ پاسخ این پرسش ما را به یکی از هیجانانگیزترین شاخههای
فیزیک میبرد: فیزیک ذرات بنیادی.
ذرات بنیادی، کوچکترین
آجرهای سازندهی جهان و حاملان نیرو در جهان هستند. این ذرات، پایههای تشکیلدهندهی
همهچیز در جهان هستند: از ستارهها و کهکشانها تا بدن ما، هوایی که تنفس میکنیم
و نوری که به ما میتابد. اما این داستان فقط دربارهی کوچکی نیست.
این ذرات مستقیماً در
برهمکنشهای بنیادی مانند نیروی الکترومغناطیسی، نیروی هستهای قوی و ضعیف و
احتمالاً گرانش نقش دارند. شناخت این ذرات برای درک ساختار اتمها، پایداری هستهها،
منشأ جرم و حتی شکلگیری جهان ضروری است. بههمیندلیل، فیزیک ذرات بنیادی یکی از
اساسیترین شاخههای علم فیزیک بهشمار میرود.
در این مطلب، میخواهیم
سفری جذاب و قابل فهم را به دنیای شگفتانگیز ذرات بنیادی آغاز کنیم: ذراتی که
جهان را ساختهاند و هرچه بیشتر آنها را بشناسیم، بیشتر خودمان و هستی را درک
خواهیم کرد.
ذرات بنیادی چیست؟
ذرات بنیادی، کوچکترین
و سادهترین اجزای سازندهی طبیعت بهشمار میآیند و تا به امروز، هیچ ساختار
درونیای برای آنها پیدا نشده است. یعنی فیزیکدانان آنها را بهعنوان نقاطی بدون
بُعد در نظر میگیرند که فضایی اشغال نمیکنند.
بیش از دو هزار سال
پیش، دموکریت، فیلسوف یونانی، اصطلاح اتم را برای کوچکترین
جزء ماده بهکار برد؛ ذرهای که دیگر قابل تقسیم نبود. او باور داشت اگر ماده را
بارها نصف کنیم، درنهایت به واحدی میرسیم که دیگر تجزیهپذیر نیست. این تصور،
آغاز سفری بود که امروز ما را به فیزیک ذرات بنیادی رسانده است.
برای توصیف دقیقتر ذرات، نظریهی میدان کوانتومی ارائه شد؛
نظریهای که زمان و فضا را بهشکل یکپارچه در نظر میگیرد و ذرات را بهعنوان موجهایی
گسسته در میدانهایی در حال نوسان توصیف میکند. اگر انرژی کافی به این میدانها
داده شود، برانگیختگیهایی ایجاد میشوند که ما آنها را بهعنوان «ذره» شناسایی
میکنیم. حتی در خلأ، این میدانها بیحرکت نیستند و نوسانات دائمی آنها میتواند
باعث پیدایش ذرات مجازی شود.
در نگاه امروز فیزیک، ذرهی بنیادی چیزی جز یک موج گسسته و موقت
در یک میدان کوانتومی نیست. ما تاکنون ذرات بسیاری را شناسایی کردهایم، اما ممکن
است همچنان لایههای عمیقتری در انتظار کشف باشند. فیزیک، مثل صحنهی جرم، به سرنخهایی
نیاز دارد که گاه پیدا و گاه پنهان هستند، اما همیشه ما را به داستان بزرگتری
دربارهی جهان هدایت میکنند.
مدل استاندارد ذرات بنیادی؛ نظریهای موفق با
پرسشهایی بیپاسخ
حدود چهارصد سال
پیش، گالیله نخستین گامها را
برای شناسایی قوانین بنیادین طبیعت برداشت، قوانینی که امروز آنها را پایههای
فیزیک مدرن میدانیم. قرنها پس از او، فیزیکدانان با تکیه بر نظریههای پیشرفته و
آزمایشهای دقیق، توانستند ساختار ماده را با جزئیاتی بیسابقه بررسی کنند. نتیجهی
این تلاشها، شکلگیری نظریهی جامعی بهنام مدل استاندارد فیزیک ذرات (Standard Model of Fundamental Particles) بود؛ چارچوبی که دقیقترین
تصویر موجود از رفتار ذرات بنیادی و نیروهای میان آنها را در اختیار ما قرار میدهد.
مدل استاندارد به زبانِ نظریهی میدانهای کوانتومی نوشته شده و به ما میگوید
که ماده در سطح بنیادی، واقعاً از ذره ساخته نشده است. در واقع، آنچه در دل طبیعت
وجود دارد، میدانهایی هستند که شبیه به یک سیال، تمام فضای جهان را پر کردهاند.
مدل استاندارد، با دقتی بسیار بالا، رفتار ذرات را تا مقیاسی حدود یکهزارم
شعاع هستهی اتم توضیح میدهد؛ در ابعادی بسیار کوچک که حتی با پیشرفتهترین
میکروسکوپها هم نمیتوان دید. این نظریه موفق شده است بیشتر پدیدههای شناختهشدهی
زیراتمی را بهدرستی پیشبینی و توصیف کند، از برهمکنشهای میان کوارکها تا
واپاشی ذرات ناپایدار. اما با تمام موفقیتهایش، هنوز پرسشهایی بیپاسخ باقی
ماندهاند.
به عنوان مثال، مدل استاندارد تنها سه نیروی اصلی طبیعت،
الکترومغناطیسی، هستهای قوی و هستهای ضعیف، را توصیف میکند، اما نیروی چهارم،
یعنی گرانش، در این چارچوب جایی ندارد. از سوی دیگر، پدیدههایی مانند مادهی
تاریک، انرژی تاریک و نوسانات نوترینوها، با وجود شواهد تجربی قوی، در مدل استاندارد
توضیح روشنی ندارند. همین کاستیها باعث شدهاند تا فیزیکدانان بهدنبال نظریهای
کاملتر بروند که بتواند فراتر از مرزهای مدل استاندارد، تصویری جامعتر از جهان
ارائه دهد.
فرمیونها و بوزونها؛ سنگبنای ماده و نیرو در
مدل استاندارد
وقتی شروع به ساختن مدل
استاندارد میکنیم، با تعداد زیادی از ذرات روبهرو میشویم که هر کدام اسم خاصی
دارند؛ اسمهایی که ممکن است در نگاه اول کمی گیجکننده بهنظر برسند. اما نگران
نباشید؛ در بین تمام دستهبندیهای مختلف، فقط یک تقسیمبندی واقعاً حیاتی و مهم
وجود دارد: هر ذرهای یا فرمیون است یا بوزون.
فرمیونها، مانند کوارکها
و لپتونهایی مثل الکترون، میون و نوترینو همان ذرات ماده هستند، اجزایی که خود
ماده را میسازند. در مقابل، بوزونها ذراتی هستند که نیروها را منتقل میکنند،
یعنی نقش واسطه، بین ذرات ماده را دارند. تفاوت اصلی این دو گروه، ریشه در قوانین
دنیای کوانتومی دارد.
فرمیونها باید از قانونی بهنام اصل طرد پائولی پیروی کنند.
این قانون بهزبان ساده میگوید: «دو فرمیون نمیتوانند دقیقاً در یک حالت
کوانتومی یکسان قرار بگیرند». همین ویژگی باعث میشود که فرمیونها بتوانند
ساختارهای پیچیدهای مانند اتمها، مولکولها و در نهایت تمام مواد آشنای اطراف ما
را تشکیل دهند.
اگر بخواهیم دقیقتر نگاه کنیم، هر آنچه شما، من، زمین، ستارهها و
کهکشانها را میسازد، در نهایت به سه ذرهی بنیادی بازمیگردد: الکترون، کوارک
بالا (up) و کوارک پایین (down).
فعلاً بیایید از فرمیونها شروع کنیم؛ یعنی ذراتی که مادهی قابل مشاهدهی
جهان را تشکیل میدهند.
اگر بخواهیم دقیقتر نگاه کنیم، هر آنچه شما، من، زمین، ستارهها و
کهکشانها را میسازد، در نهایت به سه ذرهی بنیادی بازمیگردد: الکترون، کوارک
بالا (up) و کوارک پایین (down).
پروتونها و نوترونها، که اجزای اصلی هستهی اتم هستند، هرکدام از سه
کوارک ساخته شدهاند. پروتون از دو کوارک بالا و یک کوارک پایین تشکیل شده است،
درحالیکه نوترون از دو کوارک پایین و یک کوارک بالا ساخته میشود.
شگفتانگیز است که همهی
این تنوعهای خیرهکننده و پیچیدگیهای دنیای ما، از همین سه ذرهی ساده پدید آمدهاند؛
ذراتی که فقط با چینشهای متفاوت کنار هم قرار گرفتهاند.
نوترینو؛ چهارمین ذرهی ماده
در ادامه، نوبت به
چهارمین ذرهی ماده میرسد؛ ذرهای بهنام نوترینو. نوترینو با بقیهی ذرات فرق
دارد. این ذره، فوقالعاده سبک است و تقریباً با هیچچیز برهمکنش ندارد. اکنون
که دارید این جمله را میخوانید، چیزی حدود ۱۰۰ تریلیون نوترینو از
درون بدنتان عبور کردهاند، بدون اینکه کوچکترین اثری بگذارند. بیشتر این
نوترینوها از خورشید آمدهاند، اما بسیاری از آنها از نخستین ثانیههای پس از بیگبنگ
تاکنون، بیوقفه در سرتاسر کیهان در حال حرکت هستند.
سهنسلی بودن ذرات بنیادی؛ الگویی عجیب در دل
فیزیک
از اینجا به بعد، ماجرا
کمی عجیبتر میشود. طبیعت به چهار ذرهای که تا اینجا دربارهی آنها صحبت کردیم،
بسنده نکرد و بنا به دلایلی که هنوز بهطور کامل درک نکردهایم، تصمیم گرفته است
که مجموعهی چهار ذرهایِ الکترون، نوترینو، کوارک بالا و کوارک پایین را دوبار
دیگر نیز تکرار کند.
به بیان دیگر، ما فقط
یک نوع الکترون نداریم، بلکه سه نسخهی متفاوت از آن وجود دارند. در کنار الکترون
که آن را خوب میشناسیم، دو ذرهی دیگر بهنام «میون» و «تاو» نیز داریم. این دو
ذره از نظر رفتاری تقریباً مشابه الکترون هستند؛ بار منفی دارند و در برهمکنشهای
مشابهی شرکت میکنند. اما یک تفاوت مهم بین آنها وجود دارد: جرم. میون حدود ۲۰۰ برابر سنگینتر از
الکترون و جرم تاو تقریباً ۳۵۰۰ برابر جرم الکترون است.
همین الگوی سهنسلی که برای الکترونها وجود دارد، در مورد کوارکها هم
دیده میشود. کوارک پایین (Down Quark) دو نسخهی سنگینتر به نام «کوارک شگفت» (Strange Quark) و «کوارک ته» (Bottom
Quark) دارد و کوارک
بالا (up quark) نیز با دو نسخهی سنگینتر بهنام «کوارک افسون» (Charm Quark) و «کوارک سر» (Top
Quark) تکمیل میشود.
نکتهی جالب اینجاست که ذرات نسل دوم و سوم در دنیای روزمرهی ما حضور
ندارند. این ذرات بسیار ناپایدار هستند و تنها در شرایط خاص، مثلاً در برخوردهای
پرانرژی مانند آنچه در شتابدهندههای ذرات اتفاق میافتد، بهوجود میآیند. پس از
تولید، آنها در کسری از ثانیه به ذرات سبکتر و پایدارتر نسل اول تجزیه میشوند؛
یعنی به الکترون، کوارک بالا یا کوارک پایین.