به بخش مقالات انجمن فیزیک خوش آمدید

زندگینامه علمی اینشتین ( 24 اسفند سا لروزتولد اینشتین )

اینک در 67 سالگی می خواهم چیزی بنویسم که در حکم یادبودنامه من است . این را از آن جهت نمی نویسم که دکتر شلیپ مرا به نوشتنش تشویق کرده است . بلکه براستی اعتقاد دارم که نشان دادن چشم اندازی که آدمی از تلاش و جستجوهای خود دارد به کسانی که در کنار او می کوشند ،کار سودمندی است. پس ز مدتی تأمل دریافتم که هر تلاشی از این قبیل چقدر نارسا خواهد بود . زیرا هر قدر زندگی فعال آدمی کوتاه و هر اندازه هم راه خظا بر آن گشوده باشد . باز هم چیزهائی که شایسته درمیان نهادن با دیگران است به آسانی به ذهن خطور نمی کند . کسی که امروز 67 ساله است به هیچ روی آن نیست که در 50 سالگی یا در 30 سالگی بوده است . هر خاطره از حال و هوای امروز آدمی تأثیر می پذیرد و بنابراین از دیدگاهی فریبنده دیده می شود. رعایت این نکته می تواند آدمی را از این کار باز دارد . با وجود این چیزهائی بسیاری را می توان از تجربه خود بیرون کشید که وجدان های دیگر را بدان دسترسی نیست.                                                                                                                                             حتی وقتی جوانک نسبتاً زودرسی بودم به وضوح تمام بر پوچ بودن امیدها و تقلاهائی واقف شدم که بیشتر آدمیان در زندگی خود بی وقفه بدنبالشان می ودند. دیری نگذشت که به قساوت این دویدن ها پی بردم . قساوتی که در آن روزها با ظرافتی بسیار بیشتر از امروز در لفاف دو روئی و کلمات پر زرق و برق پوشیده می شد . هر کس ، تنها بخاطر وجود شکمش محکوم بود در این دویدن شرکت کند . بعلاوه با ین دویدن ممکن بود شکم را سیر کرد ولی نمی شد آدمی را از این جنبه که موجودی متفکر و حساس است ، خشنود ساخت .  نخستین راه نجات دین بود که نهال آن از راه سازواره آموزش سنتی در هر طفلی کاشته می شود .به ین ترتیب من به رغم اینکه فرزند پدر و مادریهودی کاملاٌ دین باخته ای بودم سخت مذهبی شدم . گرایشی که در دوازده سالگی پایانی ناگهانی یافت .  دیری نگذشت که با خواندن کتاب ها علمی عام فهم معتقد شدم بسیاری از داستان های تورات نمی تواند حقیقت داشته باشد . پیامد آن ، میل به آزاد اندیشی تعصب میز مثبتی بود آمیخته با این احساس که دولت دانسته و خواسته با دروغگوئی های خود جوانان را فریب می دهد. این احساس خرد کننده بود . بدگمانی به هر نوع قدرت ، حاصل این تجربه بود . دیدی شکاک نسبت به باورهائی که در هر محیط اجتماعی خاصی وجود داشت . طرز فکری که از آن پس هر گز مرا رها نکرد هرچند که با گذشت زمان در نتیجه بصیرت بیشتر نسبت به رابطه های علیتی از تلخی اولیه اش کاسته شد .                                                                           برای من کاملاً روشن است که بهشت مذهبی جوانی که بدانسان از دست رفت ، نخستین تلاش من برای رهائی از زنجیر امور "صرفاً  شخصی" و از قید وجودی بود که آرزوها و امیدهای ابتدائی بر آن چیره بودند . 
برای مطالعه کامل اینحا را کلیک کنید


پیوندها

لینک های مفید وب


Designed By: shabakeye IT

طراحی و پیاده سازی توسط طرای سایت پردازش پیشرو

کلیه ی حقوق این سایت متعلق به انجمن معلمان فیزیک فارس می باشد،هر گونه کپی برداری از مطالب این سایت با ذکر منبع امکان پذیر می باشد

سال 99 سال رشد اقتصادی در ایران اسلامی