به بخش مقالات انجمن فیزیک خوش آمدید

استکبارِ جهل: علم و شبه‌علم رضا منصوری اردیبهشت ۱۳۹۹

بچه که بودم، اوائل دبیرستان، حدود ۶۰ سال پیش، کتابی خواندم مختصر با عنوان «چگونه می‌شود اتم را با چشم غیر مسلح دید». نویسنده استاد سرشناس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود. همان موقع تعجب کردم چرا نویسنده که استاد دانشگاه است متوجه معنی جمله‌اش نیست. خدا رحمتش کند. عنوان کتاب، گزاره‌ای است که به لحاظ منطق زبان هیچ اشکالی ندارد. در زبان علم اما گزاره‌ای بی‌معنی است. گزاره‌های علمی، خلاصه بگویم، در چارچوب مدل معنی پیدا می‌کند، که به‌تفصیل نوشته‌امهنگامی که گزاره‌ای می‌سازیم با واژه‌های علمی اما قاعده‌های مدل را زیر پا می‌گذاریم دیگر گزارهء ما یک گزارهء علمی نیست؛ آن‌را شبه‌علم می‌نامیم.                                                                            شبه‌علم در جهان خوب شناخته شده است. شبه‌علمِ مشهوری که حالا به‌عنوان یک مطالعهء موردیِ مهم برای تدریس در فلسفهء علم بحث می‌شود «قضیهء سوکال» است. سوکال فیزیکدانی است که مقاله‌ای با واژه‌های مکانیک کوانتوم و نظریهء میدان و نسبیت نوشت در یک بافتار اجتماعی، و وانمود کرد که یک بحث پسامدرن اجتماعی می‌کند. نوشته‌اش را فرستاد به یک مجلهء جامعه‌شناسی که چاپ شد. پس از چاپ، به مسؤولان مجله نوشت که دست‌تان انداخته‌ام! حالا بگویید کی کی را دست انداخته است؟ می‌شود سال‌ها مناظره کرد، بحث‌های مَدْرِسی کرد، که حق با کیست. اما دانشگرِ مدرن با یک جمله مسئله را حل می‌کند و از آن می‌گذرد: شبه-علم است چون واژه‌ها خارج از بافتار مدل به‌کار رفته است. تمام! پس از آن، اجتماع علمی به آن بی‌توجهی می‌کند. آن را شیطنت می‌نامد، یا شیادی، یا جهل. افرادِ بی‌اطلاع از روال‌های علمِ مدرن، چه دانشگاهی و چه اهل سیاست، هر چه می‌خواهند بگویند!                                                                                                                   برای ما در ایران این پدیده چندان شناخته شده نیست اما مصداق‌های متنوع‌تری دارد ناشی از این‌که هنوز در مرحلهء خردِ نقل‌بنیان یا خرد نقّال هستیم و هنوز در عرف روز دنیا «باخرد» نشده‌ایم. به کتابِ من «سندرم دورهء نقل» اگر مراجعه کنید مصداق‌های زیادی می‌بینید از این انواع ‌شبه‌علم: از شیادی بگیرید تا سوء تفاهم و بدمفهومش. کلیشهء «بهتر از نمونهء خارجی»، «عالی‌ترین فناوری‌های روز جهانی»، و به‌یک معنی «دانشمندان یک درصدی» تنها نمونهء کمی از مصداق‌های این خرد نقّال است و گرفتن شبه‌علم به جای علم. آخرین آن‌ها هم همان ویروس‌یاب است که «نمی‌خواهیم فناوری آن را به آمریکایی‌ها بدهیم». متاسفانه غُلُوّ و تفکرهای غالیانهء مذهبی در جمهوری اسلامی مفاهیم را بسیار شناور کرده است. دیگر تعجب نمی‌کنیم اگر روزی به سنگکی برویم و لواش تحویل‌مان دهند! این فضای مفاهیمِ شناورْ بهشتِ فاسدان و سوءاستفاده‌کنندگان است که ما برای‌شان فراهم کرده‌ایم.                                                                                                  این رشدِ شبه‌علم در ایران پدیدهء مدرنی است که برمی‌گردد به حدود ۱۵۰ سال پیش هنگامی که بزرگان حوزه می‌خواستند مثلا علم مدرن را با اسلام آشتی دهند، یا روشنفکر-لقبانِ ما می‌خواستند هر گزارهء مثلاً علمی را حقیقتِ محض تلقی کنند و جامعه را بر مبنای آن اداره کنند. اکنون نیز آنچه که به‌نامِ علمِ اسلامی، فیزیک اسلامی، شیمی اسلامی، و علوم انسانیِ اسلامی نامیده شده، یا آرزو شده، از همین جنسِ شبه‌علم است، در بهترین شرایط. اگر هم همکاران دانشگاهی ما گاهی به دفاعی ظریفانه از این نوع شبه‌علم‌ها به‌پا می‌خیزند ناشی از همان خرد نقّالِ حاکم در رفتار ما دانشگاهیان است.                                                                                                                         در چارچوب مفاهیمی که در یادداشت‌های سال گذشته نوشته‌ام، این پدیده را تنها با خردِ نقل‌بنیان، یا خردِ نقّال، می‌شود فهمید. همین خرد نقال است که به استکبارِ جهل[ در جامعهء کنونی ما دامن زده است. و همین خرد نقال است که به‌هنگامِ هر ادعای شبه‌علمی، به‌جای این‌که شواهدِ شبه‌علم را در آن بتاباند، می‌گوید «حالا اگر یک درصد این ادعا درست باشد چی». مسئلهْ درصدِ خطا نیست. مسئلهْ نفسِ خروجْ از روال و قاعدهء علمی است. جوانان متخصصِ بسیجِ ما اگر کار علمی می‌خواهند بکنند باید قاعده‌ها و روال‌های علمی را مراعات کنند. هنگامی که این قاعده‌ها کنار گذاشته شود می‌شود شبه‌علم. والسلام. کارِ محرمانهء علمی هم قواعد خودش را دارد. به‌خصوص استکبار جهانی در این زمینه بسیار باتجربه است. رونمایی یک مثلاًدستاوردِ علمی یا فناوری با حضور رسانه‌ها به آن علمیّت نمی‌دهد، بلکه شکِّ شبه‌علمی بودن را به‌یقین تبدیل می‌کند! خوشحالم که نیروهای نظامی ما از تصمیم خودشان برای رونمایی در حضور رسانه‌ها عقب نشستند. بسیجِ اساتید هم اگر می‌خواهد جدی تلقی بشود نباید از شبه‌علم حمایت کند بلکه باید بر روال‌های علمی پا بفشارد، و بخواهد قدرت‌مندان ما هم خود را در این چارچوب قرار بدهند.                                                                                                                                           چند دهه می‌شود که نوشتم ما دچار استکبارِ جهل هستیم. این استکبار بدجوری دارد خودنمایی می‌کند. در این گام دوم چلهء انقلاب، این استکبار دارد نوعِ دیگری دست بالا را می‌گیرد. گذشت دوران فیلسوفِ فیلسوفان و فیلسوفِ نهادهای انقلابی و رسانهء ملی: این جهل را دیگر کسی جدی نمی‌گیرد! حالا، متاسفانه در لوای عنوان‌های شیکی همچون جوانان حزب‌اللهی، در گام دوم انقلاب، جهلِ مطلق و شاید هم شیادیِ مطلق در قامت تئوریسینِ نسلِ جوانِ حزب اللهی، ایدئولوگِ جوانان بسیج، ظاهر شده است؛ در بادش هم متوهمان یا متقلبان مخترع-لقب سود خودشان را می‌برند.                                                                                                                  مسخ شده‌ایم؟ انجمن‌های علمی ما چرا مسئولیت خود را حس نمی‌کنند؟ فرهنگستان‌های ما چرا ساکت‌اند؟ بسیج اساتید آیا منتظر است دانشگاهیان از درد فریاد بکشند؟ مگر خودشان از اساتید نیستند؟ مگر این مکر ایدئولوگ‌ها را اساتید بسیجی در علوم انسانی نمی‌بینند؟ منتظر چه هستند؟ کجا است حرمتِ علم؟ کجا است حرمت حقیقت علمی؟ کجاست معرفت علمی؟ کجا رفته تعهد اخلاقی به علم و معرفت انسانی. حوزه با تقیّه‌اش، یا با همگامی‌اش، تکلیف خود را روشن کرده و دیگر توان مقابله با جهل را ندارد. دانشگاه هم همین‌طور؟ نسل جوان به چه اعتماد کند؟ جهل، و تسلطِ استکبارِ آن، مثل روز روشن است. چرا سکوت می‌کنیم؟ آیا چهرهء ماندگار شدیم که پُزش را بدهیم؟ آیا فلان سِمتِ دانشگاهی یا انقلابی را گرفتیم که «مرگ فاخری» داشته باشیم؟ آیا زیر چتر واژهء مقدس بسیج اساتید رفتیم که قدرت بنماییم؟ ما چه هستیم؟                                                                                                                                                       اهل قدرت بپذیرند که علم با زور علم نمی‌شود؛ با علم شدنْ راه میان‌بر ندارد؛ اصلا راه میان‌بری در علم نیست جز جدیت در فراگرفتن روال‌های علمی! خیالتان راحت باشد. حرمت علم را نگاه دارید! بدانیم دستاورد انقلاب در علم، نه به حضور این جوانانِ مثلا حزب‌اللهی است، که به برکت پایداری اهلِ علمِ متعهدی است که دلشان برای حقیقت و برای عزتِ ایران همیشه تپیده است. پس، حرمت نگاه دارید و دست از بی‌حرمتی بردارید. قدرت ایران و عزت ما در همین است: مبارزه با استکبار جهل. استکبار جهانی به چند؟ استکبار جهانی که ترس ندارد؟ این استکبار داخلیِ جهل است که این روزها بروز چشم‌گیری پیدا کرده. قدرتِ ما در مقابله با این استکبار جهل است نه با استکبار جهانی، و نه با توهم ساخت ویروسی برای نابودی دی اِن اِیِ ایرانیان! از این توَهُّمات دست برداریم. به جنگ این استکبار جهل برویم که دارد همه‌مان را نابود می‌کند، با علم نه با شبه‌علم. استکبار جهانیْ استکبار فقر را بر ما تحمیل کرده است. دیگر خودمان با جهل‌مان این فقر را به نابودی تبدیل نکنیم. ایران حیف است. خون صدها هزار شهید حیف است. این استکبارِ جهل دارد همه توان خردیِ ما و دانشیِ ما را نابود می‌کند.  در پیوست، تنها به چند واکنشِ اهل علم و دانش‌آموخته‌هایمان توجه کنید تا ببینید چه بُغضی در گلوی این اهل معرفت هست و این بی‌معرفتان جهّال یا شیاد چگونه دستاوردهای انقلاب را به سُخره گرفته‌اند و به چه قیمتی! بسیج اساتید آیا هنوز می‌خواهد با جهل همراهی بکند و آن هم به‌نام اسلام و به‌نام دانشگاه ولی به کامِ قدرت؟ این است حقیقتی که اسلام می‌خواهد؟
 


پیوندها

لینک های مفید وب


Designed By: shabakeye IT

طراحی و پیاده سازی توسط طرای سایت پردازش پیشرو

کلیه ی حقوق این سایت متعلق به انجمن معلمان فیزیک فارس می باشد،هر گونه کپی برداری از مطالب این سایت با ذکر منبع امکان پذیر می باشد

سال 99 سال رشد اقتصادی در ایران اسلامی