به بخش مقالات انجمن فیزیک خوش آمدید

ویژه نامه رحلت استاد حاجی رضا عابد

 
گفت کسی خواجه سنایی بمرد
مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد
کاه نبود او که به بادی پرید
آب نبود او که به سرما فسرد
شانه نبود او که به مویی شکست
دانه نبود او که زمینش فشرد
گنج زری بود در این خاکدان
کو دو جهان را بجوی می‌شمرد
قالب خاکی سوی خاکی فکند
جان خرد سوی سماوات برد
جان دوم را که ندانند خلق
مغلطه گوییم به جانان سپرد
صاف درآمیخت به دردی می
بر سر خم رفت جدا شد ز درد
در سفر افتند به هم ای عزیز
مرغزی و رازی و رومی و کرد
خانه خود بازرود هر یکی
اطلس کی باشد همتای برد
خامش کن چون نقط ایرا ملک
نام تو از دفتر گفتن سترد ( مولوی )
پیشکش به روح همیشه زنده استادمان رضا عابد..وتقدیم به محضر سبز دوستان و سروران وهمکاران عزیزو همراه و داغدارم....
.مردی از دریای غیرت از بر ما پرکشید،
روح پاکی از ثری تا هم ثریا پرکشید.
عابدی وارسته و عالم به راه معرفت،
اسوه ای همواره پویا سوی عقبی پرکشید.
خاکدان عمر و مال و ملک را بیزار بود،
خادمی«شیدا»بیامد،عارفانه پرکشید.
سالک راه مروت،زاهدی بی ادعا،
ازکلاس درس دنیا با سخاوت پرکشید.
هم معلم پیشه بود و هم،سفر اندیشه اش،
همسفر باجاده عشق و صفا شد،پرکشید.
هم «رضا»بود و هم «عابد» هم معلم هم سفیر 
ای «شهامت»نام نیکی از جهانی پر کشید...
روحش شاد و یادش هماره جاودان.
شیدا،شهامت
                                              إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
با کمال تاسف به اطلاع می رساند استاد رضا عابد استاد محترم فیزیک که علاوه بر اشراف بر مسائل فیزیک اسوه انسانیت و مهربانی و دلسوزی بود از میان ما به دیار باقی هجرت کرد. 
انجمن معلمان فیزیک استان فارس ضمن عرض تسلیت به خانواده محترم ایشان و جامعه فرهنگی و دست پرورده های کم نظیر استاد در سراسر جهان، امیدوار است اگر گوشه ای از تاریخ به  زندگی معلمان اختصاص یافت شرح زندگی این مرد بزرگوار گنجانده شود .تا جوانان ما بدانند چه انسان های بزرگواری سخاوتمندانه به ان ها و پدران ان ها بی ادعا خدمت کردند.  روحش شاد و یادش گرامی 
با تشکر فراوان                                                                                                                                                                                                                رئیس شورای اجرائی انجمن معلمان فیزیک فارس                                                                                                                                                       فرهنگ کریمی   
رضاجان؛
در ماتمت باران اشک بارید،
لاله رویید
همدلی وهمزبانیت
را ! 
کی از یاد ببربم؟
روحت شاد
روانت قرین رحمت  حق باد.
اتحادیه انجمن های علمی معلمان فارس.
خداوند ایشان را رحمت کند واقعا معلمی دلسوز و وارسته بود فقدان ایشان ضایعه بزرگی برای جامعه علمی کشور می‌باشد برایش آرزوی غفران الهی و برای بازماندگان آرزوی صبر دارم‌                                                                                                         ،از طرف اتحادیه انجمن های معلمان ریاضی ایران 
خلیل شکوریان
به نام آنکه رنگ حیات میزند و زنگ ممات 
قال رسول الله صلی الله من مات و میراثه المحابر و اقلام دخل الجنه 
 آن کس که از نفس بیفتد و ارثش قلم و دوات باشد وارد بهشت می شود 
خبر جگرسوز و جانگداز وفات گنجینه ای گرانقدر که در گردونه تعلیم و تربیت فارس ارزش های بسیاری از خود بر جای گذارد، آنقدر بزرگ و غم انگیز بود که جامعه دانش آموختگان و همکاران و آنانی که با او آشنا بودند را در بهتی عظیم فرو برد و غمگین و اندوهناک ساخت.
 بی شک نام و نفسش، درخشنده، تعیین کننده و موثر مرحوم فقید سعید حاجی رضا عابد در عرصه‌های مختلف در مجامع تخصصی و علمی و به ویژه در کسوت معلمی از جمله در گروههای آموزشی استان، ناحیه و دوره های حرفه ای دانش آموزان و دبیران، کم نظیر و بی نظیر بود و خواهد بود و تداعی بخش به دل نشستن برگ و بار با عزتی است که همگان بر آن اقرار دارند.
 حال اگر در فراقش دل بسوزد و چشم سرشک از مژه جاری بسازد و جان در عزایش ماتم بگیرد سزاوار است.
 در مقام یاد و ذکر آن مرحوم با بغضی غریب مقام و سربلندیش را ارج نهاده و یادش را گرامی و خود را شریک و سهیم غم خانواده محترم و همه داغدارانش می‌دانیم
 از خداوند بزرگ صبری جزیل برای وابستگانش  آرزومندان
 روحش شاد، یادش باعزت مستدام باد.
 با آنکه دلی پر از مصیبت او داریم 
صد سینه پر از محبت او داریم
اداره تکنولوژی و گروههای آموزشی متوسطه استان فارس
مرگ چنین خواجه نه کاری است خرد
سرانجام روان تابناک  
استاد رضا عابد
دبیر فیزیک نواحی شیراز و شهرستان فیروزآباد ، زندان تن را درنوردید و آسمانی شد و جان جاویدش از جام آرامش سرمست گردید
من چندین سال در دبیرستان تیزهوشان دستغیب شیراز ، هفته ای دو روز با این مرد نازنین حشر و نشر داشتم . از آن جهت مرد ویژه ای بود که مانندش را کم دیده ام .
به جهان ، تی پا هم نمی زد و می گفت : حیف تی پا .
شوخ منش و شیرین گفتار و ساده پوش و درویش مسلک بود .
موی بلندش ، بر سر و صورتش زار می زد .
روزی من ناشی گری کردم و در عالم دوستانه ، گفتم که این موهای پریشان به قیافه ات نمی آید .
در حالی که به نشانه ی تایید ، سرش را پایین آورد ، موهای اطراف گوشش را بالا زد و گفت :
"به گوشم که می آید ."
سراسیمه و آزرم اندود شدم و گفتم :
" چه بر سر گوشت آمده است ؟!!!"
گفت : " گوشم را در شرکت زراعی فیروزآباد ، هنگام کشاورزی از دست داده ام ."
حالا نوبت من بود که سرم را پایین بیندازم زیرا ؛ تلخی اصل ماجرا ، کام جانم را زهر آلود کرد و از شدت حقارت و شرم نتوانستم به چهره ی مردانه اش نگاه کنم .
با آنکه حافظ را چندان نمی شناخت ، شاگرد مکتب رندی و آزادگی حضرتش بود . 
در رفاقت و غیرت و بیان مواضع فکری و اجتماعی ، غالبا روی پله ی نخست رقابت می ایستاد .
بی پروا بود و دوست داشت که این خصلت برجسته اش را به رخ خود و غیر بکشد .
 خاطرات تلخی از فیروزآباد داشت . وقتی که با خلط سینه و بغض گلو ، دهانش را می گشود و از آنچه در فیروزآباد بر سرش آمده بود ، می گفت ؛ عرق شرم بر پیشانی من می نشاند .
در عین حال چونان بزرگوار بود که همه ی جفاها را فراموش کند و از نیکمردان فیروزآباد ، به خوبی یاد کند .
آنقدر اهل رفق و گذشت بود که تا می دیدمش ، به یاد این بیت حافظ می افتادم .
" وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری است رنجیدن "
 وقتی فهمید که من فیروزآبادی ام ؛ لب به پوزش گشود و گفت :
" نگران نباش و به دل نگیر زیرا در دو سه سال اول انقلاب ، همه ی شهرهای ایران وضعیت یکسانی داشتند و بسیارها به دنبال بهانه ای می گشتند تا با دیگری تسویه حساب کنند .  ذات اغلب انقلاب ها چنین اقتضایی دارد . "
لابد می خواست از تغییر در لحن و آهنگ کلامش ، دستمالی بسازد تا پیشانی خیس مرا بسترد و بارم را کمی سبک تر کند .
کاش همه ی ما مانند این سفیر دیر ناپیدادیار ، گذشته را بگذاریم و بگذریم و ببخشاییم اما ؛ فراموش نکنیم .
چرا فراموش نکنیم ؟
برای این که شش دانگ حواسمان جمع باشد و احتیاط کنیم که تاریخ تکرار نشود 
روانشاد عابد ، محبوب دل های دانش آموزان بود و دلسوزی و جانفشانی و موشکافی هایش ، گره کور جوانان پشت کنکور را می گشود .
این ماتم برای خردورزان خطه ی فارس ، بسیار تلخ و اندوه آور است . 
 برای فرهنگوران ، استادان و دبیران اندوه زده ی آموزش و پرورش نواحی شیراز و شهرستان فیروزآباد ، آرزوی  آرامش دارم و از یزدان پاک می خواهم که زیبایی شکیبایی را بر خانواده ی سوگوار و یاران داغدار و دانش آموزان بی قرارش ، ارزانی دارد  .
هدایت باقری
بسم الله الرحمن الرحیم :استاد روستای عزیزسلام و روز بخیر،از فوروارد مطلب جناب هدایت باقری که درس تواضع،قدرشناسی و اعتراف انسانی منصف را زمزمه میکند، سپاسگزاریم.سالها پیش عزیزی از ما در دانشگاه شیراز در رشته دامپزشکی دانشجو بود و زمینه حضور من در آن دیار و رسیدن بخدمت حضرات حافظ و سعدی و اهالی فرهیخته استان فارس را فراهم میکرد.گاهی مرحوم رضا عابد من و خانواده ام را به باغ بزرگ و مصفائی که در داخل شهر شیراز داشتند دعوت میکرد و همه این مطالبی که شما به اشتراک گذاشته اید رابرایم تعریف کرده.از ویژگیهای خاص و منحصر بفرد او:
1- شجاعت و صراحت لهجه
2- داش منشی با کلاس
3- بسیار مسلط به مباحث فیزیک ، مکانیک وریاضی بود.
4- برادرانش راننده ماشین های سنگین بودند و او هم اغلب به آنها کمک میکرد.
زمانی ناگزیر شد تدریس نکند و به رانندگی تریلی روی آورد.
کتاب مکانیک نظام قدیم اثر بسیار خوب دکتر قلمسیاه(ره) که حذف شد درس فیزیک 4 که با مکانیک نظام قدیم قابل قیاس نبود جایگزین آن گردید برای دیدن دوره، ایشان از شیراز معرفی شده بود(حاج آقا ذکری هم از اصفهان آمده بودند خدا رحمتشون کنه).
در یافت آباد تهران و در مرداد ماه دوره توجیهی مدرسی کتاب در دهه شصت برگزار میشد، آن موقع،
دکتر سپهری راد مؤلف کتاب و معاون وزیر آموزش و پرورش مدرس کتاب در این دوره بودند،روزی سر کلاس بدلایلی که برای خودش محترم بود، شروع به خط و نشان کشیدن کرد: که اگر منظم نباشید و سر کلاس بموقع نیایید، و در کلاس همهمه باشد و قبلا با آمادگی کافی سر کلاس نیائید،موقعی که از شما امتحان گرفتم و چیزی بلد نبودید و ...چه و چه
ایشان بلند شد و با لهجه شیرین شیرازی ضمن در آوردن کتابهای مکانیک سایمون وگزروویچ از کیفش، گفت:
عامو من از این کتابا استفاده میکنم. زیاد تند نرو ما رو از امتحان میترسانی، هر مسئولیتی داری مبارک خودت باشه! شما اینجا یک مدرسی !اگر محترمانه با ما رفتار نکنی،  کلاس را تعطیل میکنیم و من میرم دنبال رانندگی تریلی !
استاد سپهری،ضمن کنجکاوی در مورد این جمله، بسیار شگفت زده، از حضار با لحنی بسیار محترمانه عذرخواهی کرد و از آن ببعد: شان جلسه و کلاس را مثل یک معلم نه معاون وزیر آموزش و پرورش  رعایت  میکرد(با توجه به مقطع زمانی و جو حاکم آنروز چنین عملی از هر کس بر نمی آمد).
روح جناب استاد شاد و امیدواریم همه اقداماتش مرضی خداوند علیم باشد .
ارادتمند: محمد حسن بیاتانی(معلم)
من سال ۷۲ دانش اموز ایشون داخل مدرسه ملاصدرا بودم
آن موقع مدرسه ملاصدرا به نسبت مدرسه توحید و مدرسه مهرایین و اسیه از لحاظ بنیه مالی و در اختیار داشتن معلمهای تاپ کمتر برخوردار بود
اقای عابد روز اولی که به کلاس ما آمدند گفتند من آمدم کمک کنم شما برای خودتون و جامعه آدم به درد بخوری باشید و معتاد نشده کنار خیابان بیفتید
سپس از شهریور شروع به درس دادن مجانی به ما کردند در حالی که خبر داشتین بچه های مدارس با کلاس بالایی پولهای هنگفتی را برای تدریس خصوصی به ایشون پیشنهاد می دادند و اقای عابد نمی پذیرفتند.
وقتی فهمیدن که عده ای از بچه ها در ریاضی ضعیف هستند آموزش ریاضی را شروع کردند و این کار را با عشق و نه از سر رفع تکلیف انجام می دادند.
مدتی که گذشت مدرسه گفت چرا از بچه ها پول نمی گیرید؟ 
چون کلاسها بی چشم داشت اقای عابد مجانی بود.
اقای عابد پول گرفتن را جدی نگرفت تا یک روز ناظم موقع تدریس به در کلاس آمد و گفت هر کس باید مبلغ ۳۰۰۰ تومن برای کلاس بیاره.
اقای عابد عصبانی شد . جلسه بعد با کت ‌شلوار طوسی رنگش به کلاس وارد شد.دو بسته صدتایی هزار تومنی از جیبش در آورد و به مبصر کلاس داد وگرنه هر کس پول کلاس را به مدرسه نداده از مبصر بگیره و به مدرسه بده تا مدرسه از سر کچلمون دست برداره.
جالب آنکه تعداد زیادی از دوستان از این پول گرفتند و به مدرسه دادند ولی به مبصر یعنی اقای عابد برنگرداندند و اقای عابد هیچ وقت چیزی در این  مورد نگفتند.
خدایشون رحمت کنه و در بهشت با چنین مردان ازاده ای همنشینمون کنه
اتفاقا من هم سال ۷۲ در مدرسه توحید دانش اموز ایشون بودم ایشون از اول شهریور برای ما هم کلاس گذاشتن هفته ای یک روز از ساعت ۸ تا ۱۲ کامل تدریس میکردن و با شروع ماه مهر که هفته ای دو روز ( ۸ ساعت ) باهاشون کلاس داشتیم تا آخر سال هر روز از ساعت ۶:۴۵ کلاس رو شروع میکردن بدون دریافت حتی یک ریال پول نه از ما و نه از مدرسه 
میگفتن من وظیفمه این دو تا کتاب فیزیک و مکانیک رو تمام و کمال به شما درس بدم ( که البته خیلی بیشتر از تمام و کمال بود) ولی امروزه کمتر کسی با این منش پیدا میشه  
اگر ایشون نبود من حتی به دبیری فیزیک فکر هم نکرده بودم خدا رحمتشون کنه جاشون همیشه تو قلب ماست تازه با یک لبخند و نگاه محبت آمیز بهمون میگفتن " بوو حواستون باشه اینا ازتون پول نگیرنا من برای این کلاسا از کسی پول نمیخوام ، خلاصه حواستون باشه "
برای دیدن عکس ها اینجا را کلیک کن
ید

پیوندها

لینک های مفید وب


Designed By: shabakeye IT

طراحی و پیاده سازی توسط طرای سایت پردازش پیشرو

کلیه ی حقوق این سایت متعلق به انجمن معلمان فیزیک فارس می باشد،هر گونه کپی برداری از مطالب این سایت با ذکر منبع امکان پذیر می باشد

سال 99 سال رشد اقتصادی در ایران اسلامی